-
هدیه ..
چهارشنبه 9 اسفندماه سال 1391 17:17
بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛ زمان است ! هنگامی که برای یک نفر وقت میگذاری ، قسمتی از زندگیت را به او دادی .... که باز پس نمیگیری !
-
هرگز روی زمین نخواهم ماند
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1391 23:20
زندگی مرا بارها درهم کوبیده چیزهایی دیدم که هیچگاه نمیخواهم دوباره ببینم اما از یک مسئله مطمئنم هرگز روی زمین نخواهم ماند همیشه بلند خواهم شد هرگز و هرگز و هرگز تسلیم نخواهم شد
-
این چند روزه پایان سال ......
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1391 00:57
عجیبه ها .... خیلی هم عجیبه ...... تا حالا دقت کردین .. آدم از 1 فروردین هر سال که ساله شروع میشه اصلا ها .. یعنی اصلا و ابدا به طول این ساله فکر نمیکنه .... عدلی مونده 10 روز به پایانش ... یهوو یه نهیب به خودش میزنه میگه ای دل غافل دیدی یه ساله دیگه هم تموم شد ..... واقعا از دسته کارای این بشر 2پا .... آخه یکی نیس...
-
دوستی
شنبه 5 اسفندماه سال 1391 21:09
چه دوستی پاکی دارند کفش ها .. هرکدام که گم شود ، آن یکی را ، آواره ی خودش می کند . حسین پناهی
-
سیب و فریب…
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 22:27
همیشه هم قافیه بودند…سیب و فریب… حتی زمانی که هیچ کس شعری نگفته بود… و حالا که همه شعر میگویید، همه با هم میگوییم:سیـــب… و دوربین های عکاسی را فـــ ـریـ ـب میدهیم… تا پنهان کنیم آن اندوه موروثی را پشت این لبخند مصنوعـ ـی
-
خدایا......
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 22:19
خدایا به تو یک مرگ بدهکارم و هزاران ارزو طلبکار خسته ام یا طلبم را بده یا طلبت را بگیر.....
-
زندگی....
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 22:09
زندگی جنگیست که هر روز تکرار می شود و لحظه های شادی گریز های کوتاهی ست که به قیمتی بسیار بی رحمانه به دست می آیند .
-
فامیل دور ... و آقای مجری ...
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 14:18
یکی از دیالوگ های خیلی زیبا بین فامیل دور و آقای مجری در برنامه نوروزی کلاه قرمزی آقای مجری: واسه چی در ُ باز گذاشتی؟ فامیل دور: واسه بهار. از در بسته دزد رد میشه ولی از در باز رد نمیشه. وقتی یه در ُ باز بذاری که دزد نمیاد توش. فکر میکنه یکی هست که در ُباز گذاشتی دیگه. ولی وقتی در بسته باشه، فکر میکنه کسی نیست ُ...
-
وقت رسیدن مرگ!!
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 14:15
یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ... مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ... مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ... مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر...
-
آری از پشت کوه آمده ام…
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 22:54
آری از پشت کوه آمده ام … چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟! برای عشق خیانت کرد برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم می گویند: از پشت کوه آمده! ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست...
-
دست های کوچکش
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 22:52
دست های کوچکش به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد التماس می کند : آقا… آقا ” دعا ” می خری؟ و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند و برای فرج آقا ” دعا ” می کند….
-
یه تلنگر ...
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 21:07
این باار اگر زن زیبارویی را دیدید ، هوس را زنده به گور کنید و خدا را شکر کنید برای خلق این زیبایی، زیر باران اگر دختری را سوار کردید ، جای شماره به او امنیت بدهید، او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصد مورد نظرتان ، هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید : اول شما .. در تاکسی خود را به در بچسبانید نه به او ......
-
گرانی یا ارزانی .. مساله این است ..؟
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 16:13
-
امروز......
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 20:15
-
یادگار
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 20:39
به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده مینویسم! تا یادم نرود آنچه که بودم،چیزی نیست جز دل نوشته های من
-
بازم به سلامتی ....
جمعه 27 بهمنماه سال 1391 18:47
به سلامتی ...... به سلامتی همه .. که دوست دارمشون و بخوان و نخوان شدن عزیز ما ...... به سلامتی ، سلامتیشون که ایشالله مثل عمر نوح پایدار باشه براشون .... و به سلامتی ..... ولش کن ... دیگه چیزی نمونده .... به سلامت پ.ن .: همینجوری دلم واسه همه ی اونایی که لیبل دوست زدن بهمون تنگید .... بازم به سلامتی همشون ..... از...
-
پیشاپیش تبریک به همه ...
چهارشنبه 25 بهمنماه سال 1391 21:08
آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت ، عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت . روز ولنتاین مبارک
-
حرف ه
چهارشنبه 25 بهمنماه سال 1391 20:55
حرف های دلم را انبار میکنم این روزها هر چه انبار کنی گران تر میشود ....
-
بالاخره تمام می شود…
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 15:11
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم ، ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود! درست می شود! اگر هم نشد به جهنم… تمام می شود! بالاخره تمام می شود…
-
آرامش عمیق سنگ
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 15:08
برای من دوست داشتن آخرین دلیل دانایی است اما هوا همیشه آفتابی نیست عشق همیشه علامت رستگاری نیست و من گاهی اوقات مجبورم به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم چقدر خیالش آسوده است چقدر تحمل سکوتش طولانی ست چقدر…
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 23:15
کجایى سعدى؟ گذشت آن زمان ها… حالادیگربنى آدم ابزاریکدیگرند
-
به سلامتی
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 22:39
به سلامتی آدمایی که وقتی میفهمن چقدر دوسشون داری ، بازم آدم میمونن … به سلامتی اونایی که خیلی تنهان ؛ نه که نمیتونن با کسی باشن ، فقط دلشون نمیخواد با هرکسی باشن … سلامتی دلامون که دلتنگ کسایی میشن که اصلا نمیدونن دل چیه … به سلامتی خودم که مخاطب خاصِ هیچکس نیستم . . .
-
کلاه
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 19:50
-
0
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 20:38
وای ......... کلافه شدم دیگه خدا ........ ت ـــ ـــــــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ـــــ ـــــــــ ـا کی آخه دیگه ...... راستشو بخوای کَـم آوردم ...
-
داستان کرگدن و دم جنبانک .....
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 20:03
کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل می رفت. دم جنبانکی که همان اطراف پرواز میکرد، او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست… کرگدن گفت: همه کرگدن ها تنها هستند. دم جنبانک گفت: یعنی تو یک دوست هم نداری؟ کرگدن پرسید: دوست یعنی چی؟ دم جنبانک گفت: دوست، یعنی کسی که با تو بیاید، دوستت داشته باشد و به تو کمک بکند. کرگدن گفت: ولی من که...
-
واقعا هی وای ما ......
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 17:50
ما همیشه به دیگران غبطه می خوریم و تمام داشته های خود را نادیده می گیریم،مگر اینکه گاهگاهی کسی را ببینیم که از موهبتی محروم است آنموقع شاید کمی خدا را به خاطر داشته هایمان شکر کنیم اما فراموش می کنیم که نباید به حال کسی غبطه بخوریم از یاد می بریم که باید از همان چیزی که هستیم و داریم نهایت استفاده را بکنیم و شاد باشیم...
-
ما ...
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 12:04
ما از عروسک کمتریم! آنها مرده بودند و زندگی می کردند، ما زندگی می کنیم و مرده ایم...
-
به خاطر....
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 00:02
به خاطر آرزوی یک لحظه ی من که پیش تو باشم؛ به خاطر دست های کوچکت در دستهای بزرگ من؛ به خاطر یک لبخند ؛ هنگامی که مرا در کنار خود ببینی؛ ب ه خاطر سنگ فرشی که مرا به تو میرساند ؛ نه به خاطر شاهراه های دور دست.
-
جوونــــــــــــــــــــــــــــــی.....
شنبه 21 بهمنماه سال 1391 22:56
جوونی چقدر سریع می گذره : توخونه موندن ها برای کنکور ، هیا هو های دانشگاه ،پاچسبوندن ها تو سربازی ، ازدواج ..... تا به خودت بیای عمرت مثل باد گذشته ، اگر الان خوشحال نباشی، اگر این لحظه رو با تمام وجود حس نکنی، هیچ وقت خوشحال نیستی! دنیا ارزش خیلی از کارایی رو که ما می کنیم نداره! می دونید مثال ما و زندگی مثل مثال...
-
وقتی حرفهایمان تمام میشود ...
شنبه 21 بهمنماه سال 1391 16:09